(انتشار در چهلمین روز درگذشت دکتر جواد اژه‌ای)

۱-چند روزی پیش از فوت، پیامک زدم. دوستِ بزرگ‌واری توصیه‌ام کرد که تماس بگیرم. دوست نداشتم تماس بگیرم در بیمارستان. اولا آن صدای شادان را نمی‌خواستم طور دیگری بشنوم و در ثانی به گمان‌م صلاح نبود بیمار ریوی را به سخن وادارم. دیروقت پیامک زدم. دقایقی بعد، یازده شب دکتر اژه‌ای تماس گرفتند… با همان لهجه‌ی شاد اصفهانی:

–      نوشته بودی دعاگو هستم! با خودم گفتم مرحوم دعاگو (محسن-۱۳۳۱-۱۳۹۳) از آن دنیا پیامک زده است که بیا! تعجب‌م این بود که چرا ایشان پیامک زده است؟ دست کم شهید بهشتی یا اخوی شهید باید تماس می‌گرفتند!!

همین مضمون را کوک کردند و شاید ده دقیقه‌ای گفتیم و خندیدیم… مثلا پیامک فرستاده بودم که به ایشان روحیه بدهم.

آخر صحبت شیرین‌مان ایشان به سرفه افتادند… تک‌سرفه‌های کوتاه و خشک… اما پایان‌بندیِ تلخ هم‌چنان همان لحن شادان است…

۲- و شروع بسیار تلخ بود… همان سال‌های ابتدایی مدیریت، معلمی عزیز اخراج شده بود و مدیر منصوب دکتر اژه‌ای این اخراج را به اشاره و اراده‌ی او می‌دانست. دکتر اژه‌ای دهه‌ی شصت یعنی عضو کابینه، محبوب نخست‌وزیر و رییس‌جمهور، یعنی خود قدرت… قدرت هم که نقد نمی‌شود… دانش‌آموز دوم دبیرستانی اما معقولات نمی‌دانست. رفت بالای سن شب شعر انقلاب اسلامی و نگاه انداخت به ردیف اول که مدیر سازمان برای اولین بار به این مراسم آمده بود… با همه‌ی نوجوانی‌ش فریاد کشید:

–      شرم بر من که در مجلسی شعر می‌خوانم که در آن کسی نشسته است که عزیزترینِ معلمانِ مرا اخراج کرده است…

بعد هم به‌دو شعر کوتاه‌م را خواندم، قبل از آن که مدیر منصوب به اتاق کنترل برسد که دست‌گاه صوتی قطع کند و قبل از آن که دایره‌ی دهانِ حضار خط شود و قبل از آن که لب‌خند دکتر که تلخ می‌پنداشتم‌ش محو شود…

پایین آمدم. استاد ادبیات‌مان –که سایه‌اش مستدام باد- مرا کناری کشید و گفت:

–      رضا! بی‌چاره کردی خودت را… خودت را و خانواده‌ات را… خانواده‌ات را و اهل محله‌ات را… می‌دانی به چه کسی طعنه زدی؟ این آدم قدرت‌مند است… بی‌چاره‌ات می‌کند…

بعد چند تا از رفقا را فرستاد که مرا از در پشتی در ببرند و فراری‌م دهند… بیرون رفتم و هوای سرد حیاط مدرسه فکری‌م کرد. حالا چرا فرار کنم؟ مرگ یک‌بار شیون یک‌بار! ایستادم و دوباره به سالن برگشتم. بین دو نیمه‌ی شب شعر، کسی آمد و گفت که مدیر سازمان، دکتر اژه‌ای می‌خواهدت… از وسط سالن که می‌رفتم به محل پذیرایی، سنگینی نگاه مایوس دانش‌آموزان را حس می‌کردم. منتظر بودم تا به اتاق مدیر برویم. اما دکتر کنار میز پذیرایی ایستاده بود. دور و بر را نگاه کردم که اولین ضربه‌ی محافظان را دفع کنم. کسی نبود… با این همه از شدت هیجان دست‌م می‌لرزید… دکتر ماوقع را پرسید و من با خشم جواب دادم که به دستور شما… گفت حالا یک کم آب‌پرتقال بخور! هنوز نی و قوطی مرسوم نبود. شربت پرتقال را در پارچ‌های پلاستیکی ریخته بودند. خواستم پارچ را بردارم. دست‌م می‌لرزید. دکتر دست‌ش را روی دست‌م گذاشت و از پارچ پلاستیکی آب‌پرتقال ریخت برای‌م. بعد گفت حالا بخور آرام شوی… شربت را که خوردم، به خنده گفت:

–      من روح‌م هم از این اخراج خبر ندارد! بی‌خود گفته‌اند!!

خندید… هنگام نوشتن این متن، هنوز گرمی دست دکتر را روی دست‌م حس می‌کنم.

۳- بسیاری از من می‌پرسند که رضا، چه‌طور شد که نویسنده شدی… پاسخ‌های تکراری فراوان دارم. اما یاد گرفته‌ام که به امکان وجود عکس اعتبار دهم. سوال را تحویل می‌دهم به سوالی جدید. «چه‌گونه نویسنده نمی‌شدم؟» یقین دارم که اگر رفتار دکتر اژه‌ای رنگی دیگر داشت، شبیه رنگِ تیره‌‌ی رفتارِ بسیاری دیگر، هرگز نویسنده نمی‌شدم…

۴-حالا می‌توانم به سوال بالا راحت‌تر و به رنگی دیگر نیز پاسخ دهم. اولین کتاب مرا مرحوم دکتر اژه‌ای در نشر سمپاد منتشر کرد. در تقدیم‌نام‌چه‌ی کتاب وقتی در نشر دیگری منتشر شد، نوشته‌ام:

«به جنابِ جوادِ اژه‌اي

كه حجه‌الاسلام و دكتر و رياستِ محترمِ سازمانِ ملي پرورشِ استعدادهاي درخشان و باقي القاب چيزي به حقي كه او به گردنِ اين نوشته دارد، نمي‌افزايد. اين اولْ كتابِ من بود و او ناشرِ اول… كتابِ اول را فضلي نيست الا فضلِ تقدم اما ناشرِ اول را فضيلتي است؛ روزگاري «سمپاد» اين نوشته را منتشر كرد كه هيچ انتشارات ديگري را چنين جسارتي نبود.»

دکتر اژه‌ای به ما اجازه داد تا در نوجوانی مجله‌ای در بیاوریم برای دانش‌آموزان، همان مجله اولین تجربه‌ی جدی من در نوشتن بود. کتاب را نیز نشر سمپاد منتشر کرد. قبل از فارغ‌التحصیلی به دوست هفده‌ساله‌ی من حکم داد تا تجهیزات رایانه‌ای مدارس را بخرد. تصحیحِ آزمون ورودی را –که برای‌ش حکم ناموس سازمان را داشت- به دانش‌جوی سال یک کامپیوتر سپرد. کارسوق‌های استانی را جوانان فارغ‌التحصیل اداره کردند. دوستان کوچک‌ترم وقتی می‌خواستند برای بشاگرد آینه‌ی خورشیدی بسازند، به راحتی در پارکینگ سازمان اطراق کردند و حتا اجازه هم نگرفتند از دکتر برای اشغال پارکینگ… هرگز برای مستندسازی از فعالیت‌های سازمان از بیرون فیلم‌بردار نیاورد تا ام‌روز وقتی آن مستندساز خوب با خودش خلوت می‌کند به خاطر بیاورد که اولین تجربه‌ی حرفه‌ای‌ش دوربین دست گرفتن در سمپاد بود… او به من -و شاید مایی بزرگ‌تر- فضای رشد داد…

جالب است که فضای رشد داد و پول نداد… و همین یک ساختار سالم و غیرفاسد ساخت.

حالا فرض کن تهِ حساب‌م یا تهِ زنده‌گی‌ام چیزی از دکتر مانده بود… بعد از درگذشت او به دنبال یادگاری از او بودم و دیدم تنها چیزی که از او دارم قرآنی است به امضای او که روی میز کارم است و از دهه‌ی شصت در محضر او نشسته‌ام…

۵-چنان تار سازمان در پود وجودمان تنیده بود که به راحتی به او انتقاد می‌کردیم. همان سال اول به این نتیجه رسید که در برخی شهرهای بزرگ مراکز سمپاد را راه بیاندازد. ما با استدلالی در سطح «یک ده آباد به‌از صد شهر خراب» با او مخالفت کردیم. اما او به نتیجه رسیده بود و کار را جلو برد.

همان سال وقتی اولین مدال‌های طلای ایران در المپیادهای جهانی در علامه‌حلی پسرانه‌ي تهران به دست آمد، پرسید که چرا در دخترانه‌ی فرزانه‌گان کسی مدال نمی‌گیرد و تیم‌ها این‌قدر پسرانه‌اند… پاسخ ما استدلالی بود در سطح «پسرها شیرند مثل شمشیرند…» و همین او را متغیر کرد. به‌ترین استادان را میان دو مدرسه به رفت و آمد انداخت و برگزیده‌گان پسرِ هجده-نوزده ساله را به فرزانه‌گان فرستاد تا سطح آموزش پسران و دختران شبیه شود… (سال‌های اولِ دهه‌ی هفتاد چه کسی یارای چنین تصمیمی داشت؟!)

چند سال بعد، اولین مدال طلای جهانیِ کامپیوتر را استعدادهای درخشان اصفهان گرفت و برای اولین بار دو دختر عضو تیم المپیاد ریاضی شدند از فرزانه‌گان تهران که یکی برای اولین بار نمره‌ی کامل گرفت و برای اولین بار به شکل پیاپی دو مدال طلای جهانی گرفت و… هم‌او که بعدتر مدال فیلدز را گرفت… رحمت خداوند بر او نیز…

۶-سازمان برای‌ش مرکز جهان بود. اعدادِ توسعه‌ای داشت. روزگاری تعداد مدال‌ها و رنگ آن‌ها موضوع‌ش بود. آموزش و پرورش برای این که نام سازمان را کم‌رنگ کند، باش‌گاه تاسیس کرد که این افتخارات در مجموعه‌ی آ.پ. نمایش داده شود. دکتر هیچ مقاومتی نداشت. بعدتر با رشد غیرانتفاعی‌ها، درصدی از مدال‌ها (در سطح کشوری بیش‌تر و در سطح جهانی کم‌تر) به آن‌ها رسید. دکتر عددِ توسعه‌ای را تغییر داد و حالا به شرایط تحصیل و تعداد دانش‌آموزان و فارغ‌التحصیلان در این ساختار دولتی پرداخت. از وضع مذهبی راضی نبودند، به‌ترین مسابقات قرآن دانش‌آموزی طراحی می‌شد، از وضع ورزشی راضی نبودند، المپیاد ورزشی ساخته می‌شد… برای دکتر این مهم نبود که این موفقیت درون سازمان نمایش داده می‌شود یا بیرون سازمان. یقین دارم اگر روزی توسعه‌ی آموزش کشور به جایی می‌رسید که امکانات تحصیلی برابر برای آحاد جامعه فراهم می‌شد، او بر حسب عدالت آموزشی سمپاد را تعطیل می‌کرد. (روشن است که ام‌روز سمپاد یک‌تنه بارِ عدالت آموزشیِ همه‌گانی را در مقابل سیطره‌ي غیرانتفاعی‌ها به دوش می‌کشد.)

۷-بسیاری از این موفقیت‌ها به اعتمادش به جوانان برمی‌گشت. برای حفظ قدرت معاون ثابت و مدیرکل ثابت نداشت. همه می‌چرخیدند. نزدیک‌ترین افراد به او جوان‌ترها بودند و این تیم همیشه با تزریق خون تازه جوان می‌ماند. او باند و شبکه برای حفظ قدرت نداشت؛ شادی شیخی که خانقاه نداشت…

روزی رفتم و از او همان کتاب اول را گرفتم تا به ناشری مشهور بدهم. می‌ترسیدم که به شیوه‌ی متعارف ناشران هزینه‌ی فیلم و زینک مثل آن را طلب کند. خندید و کتاب را داد که یعنی این فرصتی بود برای تو تا نویسنده شوی…

بعدترها که فهمیدم نشر را به نام خود گرفته است و نه به نام سازمان، تازه فهمیدم که نمی‌خواسته است در این سعی و خطای فرصت به تازه‌کارها سازمان سهیم شود.

۸-حالا حتما برای عده‌ای این مهم است که او موسس استعدادهای درخشان بوده است یا نبوده است… به گمان من اگر این موضوع برای خود دکتر اژه‌ای مهم بود، اولین کاری که می‌کرد تغییر نام این نهاد پیش از انقلابی بود. کاری نداشت که. چیزی که زیاد است اسم تاسیسی؛ «سازمان پدافند غیرمعمول نخبه‌گان!» وقتی دوستان نزدیک به او متذکر شدند که این نام و نشان را تغییر دهد، با دقت نام و نشان را بررسی کرد، حتا حروف نستعلیق‌ش را. گفت هم نام (سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان) مناسب است و هم نشان. اگر برای او لقب موسس بودن مهم بود، یقین بدانید که ناخودآگاه‌ش این نام و نشان را تغییر می‌داد…

او بعدتر در مجلات استعدادهای درخشان تحقیقی مفصل انجام داد از مجموعه‌های دیگری که مدارس تیزهوشان ساخته بودند و نشان داد که حتا خود سازمان هم اولین نهاد پرورش استعدادهای درخشان نیست. سازمان پیش از انقلاب با قدمت دو سه ساله‌اش البته تفاوت‌هایی داشت با سازمان پس از انقلاب. به گمان من مهم‌ترین تفاوت پول بود. مرکز الوند در آزمایش‌گاه مجهزش دست‌گاه‌هایی داشت که تا ۵۷ از کارتن بیرون نیامد و بعد هم مستقیم به دانش‌گاه صنعتی شریف رفت… آموزگاران مرکز الوند هر کدام سرآمد مربیان بودند. معلم زبان الوند امریکایی اصیل بود و دبیر موسیقی به‌ترین آموزگار با برنامه‌ی هفته‌گی در تله‌ویزیون ملی. اما همان سازمان پیش از انقلاب وقتی مرکز شرق و بریانک را افتتاح کرد، تفاوت‌ها با الوند روشن شد. نه از دبیران درجه یک خبری بود، نه از آزمایش‌گاه‌های بی‌نظیر و نه حتا از سیستم آموزش دپارتمانی الوند… (می‌توان این بودجه‌ی عجیب را در اسناد سازمان برنامه و بودجه یافت.)

این تفاوت دوم بود و به گمان من تفاوتی کلیدی ناشی از فهم توسعه‌ای… دکتر اژه‌ای زمانی که دست‌گاهِ مادرِ آزمایش‌گاه زبان را در تحریم دهه‌ی هفتاد به ایران وارد کرد، سفارش‌ش به تعداد همه‌ی مراکز کشور بود و بین ضعیف‌ترین مرکز استانی و به‌ترین مرکز تهران تفاوتی نگذاشت.

تفاوت سوم شاید پنهان‌تر باشد… در طول چهل سال پس از انقلاب هیچ مسوولی مهم‌تر از خود دکتر اژه‌ای به مدارس سمپاد پا نگذاشت اما در فاصله‌ی یک سال از تاسیس تیزهوشان الوند، خود شاهنشاه آریامهر از مدرسه بازدید کرد… آن سازمان کار راحت‌تری داشت در جدال با دست‌گاه‌های حکومت وقت تا دکتر اژه‌ای…

۹-در بند پیشین نوشتم که برای دکتر اژه‌ای لقب موسس اهمیتی نداشت. به گمان من در رقابت القاب، گاهی مخرب بودن از موسس بودن مهم‌تر است. بنیان‌کن بودن از بنیان‌گذار بودن مهم‌تر است. دکتر اژه‌ای احتمالا بنیان‌گذار سمپاد نبود. اما قطعا بنیان‌کنِ یک وزارت‌خانه بود! آن هم در شرایطی که خود بر صندلیِ وزارت آن وزارت‌خانه تکیه زده بود. این بنیان‌کنی قطعی از آن بنیان‌گذاری احتمالی مهم‌تر است. دکتر اژه‌ای به این نتیجه رسید که وزارت به‌زیستی در ساختار چیزی زاید است. به‌تر آن است که با چیزی مثل تامین اجتماعی تلفیق شود و بشود در حد یک وزارت‌خانه با ساختار کارآمد. حذف‌ش کرد. با علم بر حذف وزارت خود… این یعنی یک اصلاح توسعه‌ای… آیا نمونه‌ی دیگری در ذهن داریم؟! کسی برای اصلاح ساختار، جای‌گاه خود را تخریب کند؟ ام‌روز یک مدیر پایین‌دستی حاضر است برای حفظ یک صندلی، ده ساختارِ زاید طراحی کند. حفظ یک صندلی، همان حفظ نظام است برای صاحب صندلی… این تخریب ساختار غلط به گمان‌م از هزار تاسیس مهم‌تر است!

۱۰-دو سال پیش با اولین مدیری که در استعدادهای درخشان جابه‌جا شد، رفتیم برای تبریک عید دفتر آقای دکتر. حالا هر دو مسن‌تر بودند و البته هر دو سمت استادی داشتند بر من. می‌ترسیدیم که جلسه نگیرد و کدورت‌های کهنه سر باز کند. دکتر نه گذاشت و نه برداشت. انگار متنی را از قبل آماده کرده بود… گفت:

–      من در جابه‌جایی شما بعد از سال ۶۶ تعجیل کردم. شاید به‌تر بود این کار را نمی‌کردم… (کمی مکث کرد.) نه… اصلا اشتباه کردم…

از جلسه که بیرون می‌آمدیم به رفیق‌م به شیرینی گفتم که این جلسه خود از نشانه‌های ظهور بود. من هم‌چه رفتاری را از صاحبان قدرت کم‌تر دیده‌ام. رفیق‌م تلخ گفت:

–      شاید هم از نشانه‌های پایان عمر باشد… مرحومِ پدر دکتر (آیه‌الله علی‌محمد اژه‌ای) هم حال عرفانی داشت…

صد حیف که حرف او درست از آب درآمد…

۱۱-در رفتن او از سازمان، همه‌ی حرف‌ها را در همان «استعدادهای درخشان، قطعه‌ی چند، ردیف چند» نوشته‌ام. آن‌چه نوشته‌ام و آن‌چه می‌نویسم البته نموداری است از رابطه‌ی من و مثل من با مرحوم دکتر. در چنین نوشته‌ای طبعا سر آن ندارم که به کارنامه‌ی قطور او مثل یک پژوهش‌گرِ ذره‌بین به دست سرک بکشم. اما در این سال‌های سبک‌دوشی‌، هر بار او را می‌دیدم، برای‌م خاطراتی نقل می‌کرد که برق سه‌فاز از سرم می‌پرید. او می‌گفت و البته نمی‌خواست که جایی نقل شود. اهل هیاهو نبود.

دکتر اژه‌ای در روندِ گزینش دانش‌آموزان بسیار دقیق بود و تا آن‌جا که می‌دانم هیچ سفارشی را نمی‌پذیرفت. به خاطر دارم که زمانی وزیری به او گله کرده بود که دختر راننده‌ام قبول شده است و دختر خودم رد شده است. خیال کرده بود این دلیلی است بر ایرادِ گزینش و در مذمت این را گفته بود و دکتر همین را به مدح برداشته بود…

خط نانوشته‌ی عزلِ دکتر برمی‌گشت به یکی از همین سفارش‌ها. مقام اجرایی به وزیر گفته بود و وزیر به دکتر و… دکتر این ماجرا را سربسته به من گفت و سربسته خواهد ماند…

همین‌ها مایه‌ی عزل ناجوان‌مردانه‌ی دکتر اژه‌ای شد… و من نیز در همان روزگار، متنِ «قطعه‌ی چند ردیف چند» را نوشتم… اما بدون دانستن این مایه…

همین وزیر بعدتر که رفقای من دنبال احیای سمپاد بودند (که ممپاد شده بود و از سازمان ملی به مرکز ملی تبدیل شده بود) گفته بود که حکم بازداشت آن نویسنده‌تان هم در جیب من بود آن‌روزها!

حالا آن وزیر و آن مقام اجرایی سابق و اسبوق باید بنشینند و به گذشته بیاندیشند و…

۱۲-این فقط ما نبودیم که به راحتی از دکتر انتقاد می‌کردیم. برای نوشتن این متن خاطرات بیست سال اخیر را جست‌وجو کردم. دیدم که چه ساده می‌توانستیم با او هم‌سخن شویم و او نیز چه ساده با ما حرف می‌زد. تماسی دیدم از ایشان در فروردین ۹۹ که مکتوب‌ش کرده بود. چند روزی از انتشار آخرین کتاب‌م می‌گذشت و دکتر تماس گرفته بود که در صفحات فلان تا بهمان مطلبی را بد نوشته‌ای. باید تصحیح‌ش کنی. با ایشان هم‌عقیده نبودم. نیم ساعتی بحث کردیم و قانع نشدم. ایشان عاقبت به من گفت پس حالا یک سفر هم برو یمن و ببین چه خبر است و به ما هم خبر بده… در همان تماس خاطره‌ای گفت از یکی از پیرمردان جاسنگین که به او در آخرین سال مدیریت سمپاد گزارش داده بود و او ایشان را با وزیر وقت اطلاعات (محسنی اژه‌ای) اشتباه گرفته بود و گفته بود به جز مساله‌ی استعدادها به مسایل حجتیه هم رسیده‌گی کنید. می‌خندید که ببین! من صبح باید با نوجوان بازی‌گوشِ تیزهوش سر و کله بزنم و بعدازظهر با پیرمردِ جاسنگین کم‌هوش!

۱۳-صندلی دکتر مرکزِ عالم بود. وقتی سمپاد بود یا وقتی که در دانش‌کده بود… می‌نشست و خود قدیم‌ترها با کاتر و خط‌کش فلزی و بعدترها با دست‌گاه مجلات را صفحه‌بندی می‌کرد و مقالات را ویراستاری می‌کرد. وسط کار یک‌هو می‌گفت:

–      رضا این زمین اصفهان که گرفتم الان کلی ترقی کرده است و دانش‌آموزان کیف می‌کنند از بزرگی مدرسه. مدرسه‌ی تبریز آن موقع اصلا بیرون شهر بود اما الان خیلی مرغوب‌تر است… در رومانی بعد فروپاشی یک مرکز اسلامی ساختم که الان کلی می‌ارزد…

شیطان به من می‌گفت که دکتر خیال می‌کند همه‌ی عمر در این مناصب باقی خواهد ماند. مگر مال و اموال شخصی است که این‌گونه از سود و منفعت‌ش شادمانی می‌کنید؟ مگر دفتر حساب‌داری شخصی شماست که این‌چنین سود و ضررش را محاسبه می‌کنید.

بعدتر که دکتر از سمپاد سبک‌دوش شد، باز می‌دیدم که همین حرف‌ها را می‌زند. انگار نه انگار که ناجوان‌مردانه کنارش گذاشته‌اند و حالا هیچ نقشی ندارد در آن مجموعه… پس قصه چیز دیگری بود.

۱۴-فهم از اقتصاد به زهد ارج‌مندی می‌دهد. والا آن که زور مردم‌آزاری ندارد آرامش‌ش ارج‌مندی ندارد. دکتر فهم از اقتصاد داشت و هم‌زمان زهد سازمانی داشت. توسعه را می‌فهمید و بودجه‌ی اضافه را برمی‌گرداند تا با طرح‌های من‌درآوردی حرام نشود. نگاه‌ش به ایران، نگاهی کل‌نگر بود و همه‌ی ایران را مال خود می‌دانست. دکتر برای ما خود انقلاب اسلامی بود… با همه‌ی سلامت و با همه‌ی نگاه به آینده…

آن هنگام که بندهای کفن او را به دست گرفته بودیم و جنازه‌ی او را به آرام‌گاه ابدی می‌سپردیم، دریافتم که دفتر حساب‌داری دیگری هم هست که سود و زیان آن‌جا به لحنی دیگر و رنگی دیگرگونه محاسبه می‌شود…

برای یادبودِ دکتر ا‌ژه‌ای نه مدرسه باید ساخت و نه بنیاد… هیچ آجری روی آجر نباید نهاده شود… دست‌مایه‌ی کار دکتر، انسان بود… پس تا انسانی سمپادی در هر گوشه‌ی خاک به انسانی دیگر کمک می‌کند، یاد او زنده است…

متن پیام رئیس جمهور به این شرح است:
 
الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ (توبه / آیه ۲۰)
 
درگذشت دانشمند فرهیخته، حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر جواد اژه‌ای، نماینده فقید رهبری در امور دانشجویان اروپا و آمریکا، موجب اندوه و تأثر عمیق گردید.
 
این عالم مجاهد افزون بر تسلط بر علوم حوزوی و دانشگاهی در فعالیت‌های مختلف علمی و دانشگاهی از جمله تأسیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، وحدت میان دانشگاه و حوزه و نیز در سایر سمت‌های خدمتگزاری، کارنامه درخشان و ارزشمندی از خود برجا گذاشت که به عنوان الگویی برای دانش‌آموختگان معارف اسلامی همواره الهام‌بخش خواهد بود.
 
اینجانب این ضایعه را به جامعه علمی و دانشگاهی، دوستداران، خانواده مکرم آن عالم وارسته و به ویژه خانواده بزرگوار شهید آیت‌الله بهشتی تسلیت می‌گویم و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم علو درجات و همجواری با ائمه اطهار (ع) و برای عموم بازماندگان صبر و سلامتی مسألت دارم.
close-link
متن پیام آیت الله سید ابراهیم رئیسی به این شرح است:
 انا لله و انا الیه راجعون
 
دریافت خبر رحلت دانشمند فرهیخته، حجت الاسلام دکتر جواد اژه‌ای موجب تأثر اینجانب شد.
 
این عالم فقید که در کنار شهید آیت الله بهشتی، از ابتدای انقلاب وجه همت خود را بر تربیت نسل‌های آینده این سرزمین قرار داد و در مسئولیت‌های متعدد فرهنگی، چه در جایگاه نمایندگی، ولی فقیه در امور دانشجویان دانشجویان اروپا و آمریکا، چه در مقام تأسیس و اداره سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و چه در تلاش‌های علمی خود در حوزه تعلیم و تربیت، منشأ خدمات بزرگ بود.
 
این مصیبت را به همسر مکرمه ایشان - یادگار شهید بزرگوار آیت الله بهشتی - و همچنین خانواده‌های اژه‌ای و بهشتی، برادران، فرزندان و شاگردان آن مرحوم تسلیت می‌گویم.
 
خداوند آن مرحوم را با برادر شهیدش محشور کرده و به بازماندگان صبر واجر عطا فرماید.
close-link
متن پیام محمد باقر قالیباف به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
 
 إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ
 
فقدان اندیشمند گرانمایه و عالم مجاهد و مهذب حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر جواد اژه ای نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان اروپا و آمریکا و استاد دانشگاه تهران موجب تأسف و تالم گردید . ایشان از شخصیتهای برجسته و مخلص انقلاب و نظام و یاور رهبری بودند که در طول سالهای متمادی و ادوار مختلف در عرصه‌های علمی ، فرهنگی و اجرایی خدمات شایان و فراموش نشدنی را به کشور عرضه داشتند.
 
از دستاوردهای ارزشمند ایشان تاسیس و پایه گذاری سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و مدیریت عالمانه مجموعه نخبگان جوان بود که باعث رشد و شکوفایی و سرافرازی آنان در عرصه‌های علمی بین‌المللی و زمینه‌ساز توجهات ویژه به تربیت و سازندگی نخبگان و نخبه پروری گردید.
 
ایشان با دلسوزی کم‌نظیری عمر خود را وقف تربیت نوجوانان مستعد در سراسر کشور کردند و به خصوص یکی از زمینه سازان اصلی توجه ویژه به پرورش استعداد دانش آموزان محروم بودند و بی‌ریا و مخلصانه در این راه خدمت کردند. نتیجۀ سالها مجاهدت دکتر اژه‌ای در سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، نشانگر آن بود که آموزش عمومی و دولتی، می‌تواند پیشرو، موثر و محرومیت‌زدا باشد.
 
اینجانب ضمن عرض تسلیت به جامعه علمی ،فرهنگی و نخبگانی، شاگردان و همکاران آن مرحوم در مجموعه سازمان ملی استعدادهای درخشان و دانشگاه تهران ،دوستان ، خانواده محترم‌ ، همسر مکرم و به ویژه بیت شهید بزرگوار آیت الله دکتر بهشتی و سایر وابستگان ، برای آن روحانی جلیل القدر که اینک در جوار برادر شهیدش آرام گرفته رحمت و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر از درگاه الهی مسئلت می نمایم
close-link
قله های جود و کرم در خدمت

سيدعليرضا حسيني‌بهشتي
يادمان هفتمين روز درگذشت حجت‌الاسلام دكتر جواد اژه‌اي درست گفته‌اند كه ارزشمندترين اندوخته‌هاي هر مردمي، نه منابع زيرزميني‌، نه زرادخانه‌هاي عريض و طويل و نه ذخاير ارزي و فلزات گران‌قيمت كه سرمايه انساني آن است: نيروي انساني آگاه، دانشمند، توانا، باتجربه و خلاقي كه بتواند سرمايه‌هاي اقتصادي را با تكيه بر سرمايه‌هاي اجتماعي به منبعي مولد براي توسعه همه‌جانبه، پايدار، متوازن و اصيل به ‌كار اندازد. بر همين سياق شايد اغراق نباشد بگوييم در ميان كارگزاران سرمايه انساني، دست‌اندركاران حوزه تعليم و تربيت و تبيين‌كنندگان و پديدآورندگان حوزه‌ انديشه و دانش و هنر، به نسبت ديگران از مرتبه‌ بالاتري از تاثيرگذاري در امر افزايش سرمايه انساني برخوردارند. از همين‌رو فقدان كساني كه در اين عرصه خدمت مي‌كنند، آسيبي است كه به اين سرمايه وارد مي‌شود. فقدان حجت‌الاسلام دكتر جواد اژه‌اي براي من، گذشته از پيوندهاي عاطفي نزديك، از اين بُعد نيز با تاسف بسيار همراه شد. با دكتر اژه‌اي از سال ۱۳۵3 كه با خواهرم ازدواج كرد، آشنا شدم. البته پيش از اين خويشي سببي، هم پيوند خويشاوندي نسبي از طرف مادرشان كه دخترخاله پدرم و آيينه‌اي از مكارم اخلاق بود، داشتيم و هم حضور گاه و بي‌گاه وي و برادرش علي‌اكبر را كه در فاجعه تروريستي انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري در سال ۱۳۶۰ به شهادت رسيد به منظور تبادل نظر و گفت‌وگو در كتابخانه پدر شاهد بودم. با سفر او به اتريش كه براي ادامه تحصيلات دانشگاهي در رشته روانشناسي صورت گرفت، ديدارها كمتر شد، تا خرداد ۱۳۵۷ كه پدر براي هماهنگي و تبادل نظر با نيروهاي مبارز در امريكا و اروپا، پس از سال‌ها ممنوعيت خروج توسط ساواك، همراه با مادر و خواهر كوچكم به اتريش رفت و من و پس از من برادرم به آنها پيوستيم. پس از بازگشت‌مان به ايران و تا روز خاكسپاري پدر، ديگر يكديگر را نديديم. پدر تلاش‌هايش براي اصلاح و تحول جامعه را در دو ميدان متمركز كرده بود: تدوين مباني نظري كه همزمان با نقد وضعيت موجود، به ترسيم وضعيت مطلوب نيز بپردازد و راه رسيدن به آن را نشان دهد؛ و كشف و جذب و پرورش نيروي انساني مستعدي كه بتواند حامل و عامل رسالت سنگين اصلاح و تحول‌ باشد.

دكتر اژه‌اي كه او نيز مانند پدر بيش و پيش از هر چيز يك معلم و مربي بود، به ويژه در رابطه با ميدان دوم، به‌طور خستگي‌ناپذيري كوشا بود. در دوران دانشجويي و پس از آن در دبيرستان‌هاي اصفهان تدريس مي‌كرد. براي ادامه تحصيل و رساله دكترا نيز بر موضوع آموزش دانش‌آموزان تيزهوش متمركز شد. همزمان، رابط امين پدر و اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان در اروپا و نيز مبارزان خارج از كشور بود. پس از بازگشت به ايران، مدتي در وزارت امور خارجه و پس از آن به عنوان وزير مشاور و رييس سازمان بهزيستي كشور در كابينه دولت جنگ مشغول به خدمت شد. به زودي دلش هواي كار با نسل فردا كرد و سرانجام در همان دولت مسووليت گسترش سازمان پرورش استعدادهاي درخشان را بر عهده گرفت. در همان سال‌ها به تدريس و تحقيق در دانشگاه نيز مشغول شد و بدين‌سان، به ميدان توسعه دانش نيز پا گذاشت. هم به ‌لحاظ علاقه‌ وافري كه به پدر و انديشه وي داشت و هم با توجه به سابقه همكاري با پدر در ويرايش نهايي كتاب «خدا از ديدگاه قرآن»، پس از تشكيل بنياد نشر آثار و انديشه‌هاي شهيد آيت‌الله دكتر بهشتي در سال ۱۳۷۶ مشتاقانه و بدون هيچ چشمداشتي، مسووليت بازبيني و ويرايش نهايي آثار را برعهده گرفت. در آخرين روزها و واپسين گفت‌وگوهايي كه داشتيم، وضعيت ويرايش نهايي تفسير قرآن هفت جلدي شهيد آيت‌الله دكتر بهشتي با عنوان «در مكتب قرآن» و نيز كتاب «تقيه: هدف‌پايي، نه خودپايي» از ايشان را كه قرار است به زودي به زيور طبع آراسته شود با يكديگر براي آخرين بار وارسي مي‌كرديم. عشق، پشتكار و شور و اشتياق او در اين عرصه همانند همه عرصه‌هاي ديگري كه در آن خدمت مي‌كرد، كم‌نظير بود. از اينكه صوت بخش‌هايي از درسگفتارهاي تفسيري كه سال‌ها در پي يافتنش بوديم پيدا شده بود، اظهار شعف مي‌كرد. اميدوار بودم كه انتشار اين كتاب‌ها و نيز برخي ديگر از آثار باقيمانده را با چشمان خود ببيند كه متاسفانه تقدير به‌ گونه‌اي ديگر رقم خورد. در اندوه از دست دادن چنين افراد خدومي صدالبته غم فراق سنگين است، به ويژه دكتر جواد اژه‌اي كه در عرصه خدمت، جود و كرم را به قله‌هايي بلند رساند.

روزنامه اعتماد
close-link
متن پیام حجت‌الاسلام و المسلمین محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

درگذشت جناب حجت‌الاسلام والمسلمین جواد اژه‌ای، نماینده مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا، استاد دانشگاه و مؤسس و مدیر پیش‌کسوت دبیرستان‌های سمپاد و داماد شهید مظلوم بهشتی و برادر شهید علی‌اکبر اژه‌ای (از هم‌رزمان شهید بهشتی و شهدای ارجمند هفتم تیر) را به خانواده معزز، جامعه دانشگاهی و دوستان و آشنایان ایشان تسلیت عرض می‌نمایم و از خداوند متعال برای ایشان رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر خواستارم. ایشان در طول سالیان متمادی، عضویت در هیئت امنای دانشگاه سوره سازمان تبلیغات را برعهده داشتند و همواره در ابراز لطفشان نسبت به حقیر، از جایگاه ویژه و منحصربه‌فرد سازمان تبلیغات اسلامی به‌عنوان یک نهاد انقلابی خدمت‌گزار به ملت و نظام سخن می‌گفتند و همواره از مشاورت و خیرخواهی خود، این بنده و مجموعه سازمان را منتفع می‌نمودند. امید آنکه با خوبان شهید انقلاب اسلامی همچون شهید والا مقام، بهشتی عزیز محشور شوند.
close-link
متن پیام سید حسن خمینی به این شرح است:

بسمه تعالی
 
برادران گرامی جناب آقای دکتر محمد رضا بهشتی و جناب آقای دکتر علیرضا بهشتی دامت تأییداتهما
 
درگذشت حضرت حجه الاسلام و المسلمین آقای شیخ جواد اژه ای را صمیمانه خدمت حضرات مستطاب عالی و سایر بازماندگان محترم به ویژه همسر مکرمه آن مرحوم و فرزندان داغدارشان تسلیت عرض می نمایم.
 
خدای متعال آن فقید سعید را با اولیاء خویش محشور دارد و به همه مصیبت دیدگان صبر و اجر مرحمت فرماید.
close-link
متن پیام علی لاریجانی به این شرح است:

انا لله و انا الیه راجعون
 
درگذشت عالم خدوم و با اخلاص، حجةالاسلام و المسلمین جناب  آقای دکتر  جواد اژه ای  را به خاندان معزز آیت الله شهید دکتر بهشتی، علی الخصوص همکار گرامی، جناب آقای دکتر محمدرضا بهشتی و دیگر بازماندگان  تسلیت عرض می کنم.
 
خدمات ارزنده‌ علمی و فرهنگی این روحانی فاضل و با همت ، معرّف چهره‌ ای باابتکار  از   عالمِی خدمتگزار است.
 
از خداوند متعال علوّ درجات آن مرحوم و رحمت و مغفرت الهی برای ایشان و صبر و اجر برای بازماندگانشان را مسألت می کنم.
close-link
متن پیام دکتر صالحی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ  وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
 
در این ایّام حزن انگیز و روح فرسا که جامعة بشری از جمله ملّت بزرگ ایران در حال مبارزه با ویروس منحوس کرونا و صیانت از سلامت و صحّت عزیزانِ خود هستند، خبر رحلت عالمِ مجاهد و روحانی وارسته، حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر جواد اژه¬ای بر رنج و محنتِ خدمتگزاران میهن عزیز اسلامی و اعضای خانوادة بزرگ نهضت عظیم اسلامی افزود.
آن فقید سعید به واسطة فراست جبلّی و حُسن سلوک خود با اقشار مختلفِ فرهیختگان و بزرگان نهضت امام خمینی (ره) و همچنین به علّت انتساب به خاندان جلیل القدر و دانش پرورِ صدر، به مرور ایّام و در گذر زمان به چندین هنر آراسته شد و از جایگاهی ویژه در میان اهل فضل و دانش برخوردار گردید. اینجانب به واسطة توفیق خدمتگزاری به نظام اسلامی در نهادها و مؤسسات دولتی و دانشگاهی از جمله وزارت علوم ، تحقیقات و فنّاوری ، وزارت امور خارجه و دانشگاه صنعتی شریف با فعالیت ها، خدمات و روش و منشِ این دانشمندِ نیکوخصال آشنایی حاصل کردم و به روشنی دریافتیم که مقام و منزلت آن بزرگوار، تنها نشأت یافته از انتساب نسبی و سببی به چهرة درخشان و کم نظیرِ انقلاب اسلامی، شهید والا مقام دکتر سیّد محمّد بهشتی (اعلی الله مقامه الشریف) نیست. ایشان افزون بر طی مراحل و کسب مدارج حوزوی و دانشگاهی به هنگام ضرورت در قارّة اروپا به تبلیغ و تبیین مبانی و اصول نهضت اسلامی پرداخت و در دوران زعامت و ولایت رهبر فرزانة انقلاب اسلامی (مُدّ ظله العالی) به  عنوان نمایندة معظم له در امور دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا فعالیّت نمود و برای سالیان متمادی نیز در جایگاه¬های مرتبط با حوزة علم و فرهنگ از جمله ریاست هیئت امنای سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان و ریاست دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران به ایفای نقش پرداخت.
اینجانب بدون تردید ضایعة فقدان آن روحانی عالیقدر و صاحب فضیلت را خسرانی عظیم برای جامعة علمی و فرهنگی کشور می دانم و اکنون که پیکر مطهّر ایشان در جوار آرامگاه شهدای 72 تن آرمیده است، از درگاه حضرت احدّیت ، مسألت می نمایم تا این عالمِ عامل را در رکاب شهیدان والامقام انقلاب اسلامی، جلیس و همنشین سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و شهدای صدرِ اسلام قرار دهد. بمنّه و کرمه
 
زمُلک تا مَلکوتش حجاب برگیرند                                    هر آن که خدمتِ جامِ جهان نما بکند 
close-link
متن پیام سعید خطیب زاده به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
 
انا لله و انا الیه راجعون
 
با کمال تاسف و تاثر، در روزهای غمبار خزان ستارگان درخشان جامعه نخبگان علمی و فرهنگی کشور، در سوگ ارتحال معلم‌ و استاد فرزانه، عالم مجاهد و متخلق حجت الاسلام و المسلمین دکتر جواد اژه‌ای نشسته‌ایم.
 
حجت الاسلام والمسلمین دکتر اژه‌ای داماد ارشد و تربیت یافته مکتب شهید والامقام دکتر بهشتی رحمت الله علیه بود که سال ها افتخار شاگردی و تلمذ در محضر آن فقیه و متفکر عالی مقام و وارسته را داشت، عمر بابرکت خویش را با نبوغ و خلاقیت در یکی از اساسی ترین و مهمترین مسئولیت های ماندگار کشور در مدیریت آموزش و پرورش فرزندان تیزهوش و نابغه از نسل نوجوان و جوان این مرز و بوم بعنوان سرمایه های ملی ایران عزیز و تاسیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و همچنین مسئولیت نمایندگی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان اروپا و آمریکا صرف نمود.
 
 این معلم متواضع، نمونه برجسته زیست متعالی بود که همه وجود و عمر با برکت خویش را در تربیت فرزندان ایران اسلامی صرف کرد.
 
 اینجانب همانند بسیاری دیگر افتخار شاگردی و بهره مندی از دستان پر مهر و محبت و فکر و اندیشه ناب ایشان همچون پدری دلسوز ، روحانی و معنوی را داشتم.
 
اینجانب ضایعه بزرگ فقدان آن معلم دلسوز و اندیشمند فرهیخته را به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی، بیت معظم شهید دکتر بهشتی به خصوص همسر مکرمه و فرزندان ایشان و آحاد جامعه دانشگاهیان و حوزویان به خصوص شاگردان ایشان تسلیت و تعزیت عرض می‌‌نمایم. از درگاه خداوند سبحان برای ایشان علو درجات و همجواری با شهدا به خصوص شهید بهشتی و برادر شهیدش و برای خانواده شریف ایشان و کلیه بازماندگان صبر و اجر مسئلت می نمایم.
close-link
متن پیام محمد رضا واعظ مهدوی به این شرح است:

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا
 
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند ، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند :
 
 قرآن کریم: سوره احزاب ؛ آیه ۲۳
 
دست تقدیر در این روزگار کرونایی، جدایی از بزرگان و فرهیختگانی را مقرر داشته است که فقدان هریک ضایعه ای جبران ناپذیر بر پیکر واحد بشریت رقم می زند.
 
درگذشت غمبار حجت الاسلام و المسلمین دکتر جواد اژه ای ، استاد روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس ، وزیر اسبق بهزیستی ، معاون فرهنگی نخست وزیر، پایه گذار مدارس استعدادهای درخشان در کشور ،  رئیس هیات مدیره و هیات امناء سازمان اسلامی دفاع از حقوق کودکان (کافل)، و نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان ایرانی در اروپا، ضایعه ای جبران ناپذیر برای جامعه علمی و اجرایی میهن و همه خدمتگزاران راستین انقلاب اسلامی و نیک اندیشان و نیکوکاران کشور است. او که بیش از چهل سال صادقانه زندگی کرد و همواره شجاعانه خروشید و قلبش مالامال از عشق ضعفا و مستضعفان بود ؛ او که طی چهل سال مدیریت و خدمت، زاهدانه زیست و ذره ای از بیت المال نیاندوخت ، او که علم و عمل را با صلابت درهم آمیخت، او که دلسوز و درد مند بود؛ او که نمونه و الگویی از مدیران طراز انقلاب اسلامی بود ، اینک درمیان ما نیست.
 
اینجانب که سالها در نخست وزیری تحت مدیریت مستقیم ایشان خدمتگزار بودم ، در پیشگاه خداوند متعال نیکی و صداقت و پاکدستی و حساسیت به بیت المال ، ایشان را شهادت می دهم ؛ وخدای بزرگ را بر ورع و زهد و صرفه جویی و قناعت ایشان ، و نیز پیگیری و پشتکار و  رویکرد علمی و توان مدیریتی او گواه می گیرم.
 
روحش شاد و روانش متعالی باد.
 
اینجانب فقدان این روحانی دانشمند و نیکوکار و نیک اندیش را به بیت معظم شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی ، و اعضا هیات امناء و همکاران هاسب ، علی الخصوص جناب مهندس طحایی مدیر عامل محترم سازمان اسلامی دفاع از حقوق کودکان ( کافل ) و سایر اعضاء هیات امنا و هیات مدیره این سازمان خیریه ، و نیز محضر مقام معظم رهبری  و انجمنهای اسلامی دانشجویان و فارغ التحصیلان اروپا تسلیت عرض می کنم و از ذات اقدس خداوند باری تعالی برای آن عزیز فرهیخته رحمت واسعه و علو درجات مسئلت می نمایم.
close-link
متن پیام دکتر سید احمد حسینی به این شرح است:
 انا لله واناالیه راجعون
 
درگذشت تاسف بار حجت الاسلام والمسلمین دکتر جواد اژه ای داماد شهید بزرگوار آیت الله دکتر بهشتی و استاد دانشگاه تربیت مدرس که خدمات ارزشمندی را در عرصه های مختلف به مردم شریف ایران اسلامی نموده بودند را به خانواده محترم و بیت شهید والامقام  آیت الله دکتر بهشتی و همه دانشگاهیان عزیز تسلیت عرض میکنم.
 
از خداوند سبحان برای آن روحانی پرتلاش وخدمتگزار، علو درجات وبرای بازماندگان و بستگان عزیزشان صبری جمیل مسالت می نمایم.

 
close-link
متن پیام تولیت آستان قدس رضوی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
 
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌
 
خبر درگذشت عالم جهادگر و پرتلاش در مسیر اعتلای نهضت علمی کشور، حضرت حجت الاسلام و المسلمین دکتر جواد اژه ای داماد گرامی شهید بهشتی، مایه تأثر و تألم فراوان گردید.
 
آن عالم ربانی که با ابداعاتی ماندگار هم چون تشکیل انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا و مدارس استعدادهای درخشان، نقشی بی بدیل در شتاب گیری جریان علمی کشور ایفا کرده بود، در سال های با برکت عمر خویش شجره طیبه پرورش نخبگان دانشمند، مومن، متعهد و انقلابی را بر جای گذاشت و به یکی از مصادیق جریان پرثمر وحدت حوزه و دانشگاه بدل گردید.
 
اینجانب از جوار مضجع منور رضوی ضمن عرض تسلیت این ضایعه به محضر رهبر معظم انقلاب و خانواده ارجمند ایشان، برای آن مرحوم علو درجات و همجواری با برادر شهیدش و برای بازماندگان صبر و اجر جزیل از درگاه ایزد منان مسئلت می نمایم.
close-link
متن پیام دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به این شرح است:

«إنا للّه و إنا إلیه راجعون»
 
درگذشت عالم مجاهد و فاضل کوشا، مرحوم مغفور حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر جواد اژه‌ای (رحمة الله علیه)، باعث تألم خاطر و تأثر فراوان گردید.
 
اینجانب ضایعه فقدان آن معلم دلسوز و اندیشمند فرهیخته را به بیت مکرم ایشان، جامعه علمی و نخبگانی کشور، عموم شاگردان و علاقمندان به ایشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن فقید سعید علو درجات و همنشینی با اولیا الهی و برای خانواده معظم ایشان و دیگر بازماندگان از درگاه خداوند متعال صبر و اجر مسألت دارم.
close-link
متن پیام ابوذر ابراهیمی‌ترکمان به این شرح است:

انا لله و انا الیه راجعون
 
رحلت جانگداز حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر جواد اژه‌ای، نماینده حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا و آمریکا، ضایعه مولمه و ثلمه جبران ناپذیر است. ایشان در طول عمر خویش همواره در خدمت جامعه دانشگاهی بود و چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب همواره در مسیر خدمت گام برداشت.
 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در کسوت وزیر بهزیستی خدمات ارزشمندی برای مددجویان انجام داد و نیز در تربیت دانش آموزان در سالیان مسئولیتش در سمپاد، کوشید تا نسل جوان را دلسوزانه حمایت کند و همچنین همواره حامی و ملجا دانشجویان عزیز ایرانی در اروپا و آمریکا بود.
 
در مکتب شهید بهشتی(ره)، مدارا و انصاف و شکیبایی آموخت و اکنون به برادر شهیدش پیوست. خداوند اعلی ایشان را قرین رحمت واسعه خود گرداند و به بازماندگان و دوستداران ایشان صبر واجر عنایت کند.
close-link
متن پیام منصور غلامی به این شرح است:

" إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ"
 
به مشیّت مقدّر و رضای پروردگار سر فرود می‌آوریم و به تلخی و درد، دریغاگوی غیاب مردی می‌شویم که مرگ، هرگز نمی‌تواند نام و نشانش را بمیراند.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین جواد اژه‌ای، مسافر دیار باقی شد و اکنون خانواده بزرگ آموزش عالی در ماتم اوست؛ انسان بی‌نظیری که به رنج او و هم‌رنج‌هایش، گنجی چون سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) به میراث باقی مانده است. او را به مهر بدرقه می‌کنیم که به نیکی و دیگردوستی، سزاوار همجواری با رحمت لایزال ابدی است.
 
از درگاه حضرت احدیت برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای سایر بازماندگان ارجمند صبر، بردباری و سلامتی آرزو می‌کنیم.
 
آرزومندیم وجود همه مردم عزیز در سراسر ایران زمین بی بلا باقی بماند و به مرحمت خداوند جان‌بخش، بلا رخت از این دیار بربندد.
close-link
متن پیام غلامعلی حدادعادل به این شرح است:

بسمه‌تعالی
 
خبر درگذشت دوست گرامی خود، جناب آقای دکتر جواد اژه‌ای را در بهت و ناباوری دریافت کردم و بسیار متاثر شدم. اینجانب با مرحوم دکتر اژه‌ای چهل سال سابقۀ دوستی و همکاری داشتم. او یک روحانی درس‌خوانده و دانشگاه‌دیده و به‌حقیقت تجسم وحدت حوزه و دانشگاه بود. در کارنامه پربار او هر چه هست، خدمت به ایران و اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی است. وی به استعدادهای درخشان عشق می‌ورزید و در دهه‌های پس از پیروزی انقلاب هیچکس به اندازۀ او به تربیت آنها همت نگماشت و تلاش نکرد.
 
شادروان دکتر اژه‌ای شخصیتی محترم و متین داشت و بسیار نجیب و سلیم‌النفس بود و داعیۀ منصب و مقام نداشت. خدمات او به انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا فراموش‌نشدنی است.
 
فقدان این مرد دوست‌داشتنی و خدوم را به همسر ارجمندشان سرکار خانم دکتر بهشتی و دیگر بازماندگان تسلیت می‌گویم و برای آن مرحوم از خداوند کریم طلب علو درجات می‌کنم.
close-link
متن پیام محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور به این شرح است:

در صفحه شخصی خود در اینستاگرام با تسلیت درگذشت حجت الاسلام جواد اژه‌ای نوشت: باخبر شدم که متاسفانه بیماری منحوس کرونا، حجت‌الاسلام والمسلمین جواد اژه‌ئی را نیز از ما گرفت. درگذشت ایشان برای اینجانب بسیار غم‌بار و برای نظام تعلیم و تربیت کشور، ثلمه جبران‌ناپذیری است.
واعظی اظهار داشت: اژه‌ئی همه ویژگی‌های مدیر تراز انقلاب اسلامی- از قبیل دانش، تخصص، تقوا، ممارست و ... - را در خود داشت و از نمادهای تجمیع تخصص و تعهد در مدیریت به شمار می‌رفت.
وی خاطرنشان کرد: به عنوان داماد شهید بزرگوار، آیت‌الله دکتر بهشتی ادامه‌ دهنده راه او در عرصه تعلیم و تربیت بود و خود را وقفِ آموزش و پرورش چندین نسل از جوانان مستعد این دیار کرد.
رییس دفتر رییس جمهوری تاکید کرد: آن مرحوم بیش از دو دهه از عمر پربارش را صرف تاسیس و بالندگی سازمان پرورش استعدادهای درخشان کرد و بدون تردید در همه موفقیت‌هایی که به برکت پرورش‌یافتگان مدارس سمپاد نصیب کشور شده، سهیم است.
واعظی تصریح کرد: اینجانب درگذشت این شخصیت فرهیخته، دانشمند و خدوم را به بازماندگان گرامی‌شان، خانواده بزرگ سمپاد و عموم ملت شریف ایران تسلیت عرض می‌کنم. از درگاه حضرت باری‌تعالی برای آن مرحوم علو درجات و غفران الهی و برای خانواده و دوستداران‌شان، تسلی و صبر مسالت می‌کنم.
close-link
متن پیام محمد شریعتمداری به این شرح است:

درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین  دکتر جواد اژه‌ای؛ استاد ممتاز و دانشمند فرهیخته موجب تاثر و تالم اینحانب شد.
زنده یاد  دکتر جواد اژه ای در طول سالیان خدمت خود منشا خدمات  فراوانی در حوزه علم و دانش و استعدادیابی جوانان و پرورش نجلگان کشور بود و در راه ارتقاء،رشد،توسعه ودرخشش استعدادهای این مرزو بوم، تلاش و مجاهدت های فراوانی کرد.
بی شک درگذشت این بزرگوار، ضایعه بزرگی برای جامعه علمی و فرهنگی کشور به شمار می رود.
اینجانب با عرض تسلیت به خانواده محترم ایشان، از خداوند متعال علوّ درجات و رحمت و مغفرت الهی برای آن مرحوم و صبر و اجر برای بازماندگان مسألت دارم.
close-link
متن پیام دکتر ولایتی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
 
انالله و انا الیه راجعون
 
ضایعه درگذشت مرحوم حجت الاسلام والمسلمین دکتر جواد اژه ای نماینده مقام معظم رهبری در امور دانشجویان ایرانی خارج ازکشور  که سال های طولانی را در سنگرهای مختلف و در همراهی با رهبری انقلاب و نظام مقدس جمهوری ایران سپری نمود و خدمات واثرات ماندگار ی را از خود برجای گذارد موجب تاسف و تاثر فراوان گردید.
 
مرحوم دکتر اژه ای همواره در حوزه علم، دانش، فرهنگ و اندیشه تلاش های فراوانی داشته که تاسیس و ریاست سازمان استعدادهایدرخشان، ریاست سازمان بهزیستی و سال های طولانی فعالیت در خصوص دانشجویان ایرانی خارج از کشور نمونه های ارزشمندفعالیت های صادقانه این شخصیت برجسته می باشد.
 
اینجانب ضایعه در گذشت ایشان را به جامعه بزرگ علمی و دانشگاهی کشور، خانواده معزز شهید بهشتی و بیت مکرم تسلیت و تعزیتعرض نموده، برای آن مرحوم رضوان و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان، شاگردان و علاقه مندان صبر و اجر آرزومندم.
close-link